زيرنويس از : حامد عبيري
اون چطوري در مورد پول خبر داشت؟
And how did he know
ما تا امروز صبح از اين موضوع خبر نداشتيم
-نميدونم
اون از جرات تو تنفر داره
-نميدونم
تو گفتي که پيزي يک برده بوده و مورد اعتماد نبوده
و حالا ناگهان يک ديد مثبت به اين فرد داري
-فکر نمي کنم خودش بوده باشه
اگر پيزي نيست ، پس کي هستش؟
فکر کنم تو بودي ، اردک
داري شوخي مي کني
سيزار؟ سيزار تو من رو ميشناسي
من چه احمقي بايد باشم که اين سعي کنم اين کار رو کرده باشم؟
-يک ابله مرده
سيزر
سيزر
-آشغاله ، کانال رو عوض کن
نه ، هي
چيکار داري مي کني ، کوني؟
متاسفم آقاي ويتي
اوه ، مرد
-فراموشش کن
بزار چيزي رو که ميخوان نگاه کنن
-شب بخير ، پل
-خيلي خب ، چي ميخوايد ببينيد؟
خيلي خب ، خيلي خب
-هي ارل ، چه خبر؟
-خودت ازشون تقاضاي انتقال کردي؟
-چه خبره؟
در هر حال بابت مراقبت از من ازت متشکرم ، پل
-تو اين اطراف مي بينمت
آيسک سوبل يک مرد با اعتقادات شديد و صداقت پايدار بود
يک مرد معتقد و دلاور در جرات و شوخ طبعي
يک صخره و يک درخت
يک دوست خوب که عميقانه دلمون براش تنگ ميشه
دوست دارم که آقاي بن سوبل رو که دوست دارن چند کلمه ايي صحبت کنن رو صدا کنم
براي من آسان نيست که درباره ي پدرم صحبت کنم
براي اينکه دارم تا حدي درباره ي دو نفر صحبت مي کنم
يکي آيسک سوبل عمومي هستش
روان درمانگر مشهور
و يک نويسنده ي شناخته شده که آثارش در کل جهان خوانده ميشه
دومين نفر يک شخص محرمانه هستش
پدرم
بابا
و اونهايي که او را به خوبي ميشناسند
و همينطور خانواده اشون رو مجبور نيستم به اونا چيزي بگم
اون يک ديوانه ي مغزي بود
يک گستاخ ، متکبر حروم زاده
آرزو داشتم که زنده بودي تا خودم بکشمت . تو جهنم بپوس
حالا دوست دارم که پسر آيسک رو که دکتر بن سوبل هستند
رو صدا کنم که دوست دارن چند کلمه ايي صحبت کنن
کي اينجا تلفن همراه داره؟
مال تو هستش
-سلام؟
-بايد جوابش بدم
متاسفم مال من هستش
-بله؟
-تو بهم زنگ نزدي؟
زمان خوبي نيست؟ بزار يک چيزي رو برات توضيج بدم
-الان زمان خوبي نيست
ولش کن
-مجبورم برم
-بهت زنگ ميزنم
هر فريدو ، آره ، گيود
بيا اينور
تو مرد مرده ايي
سالن غذاخوري
-ممنون لورنزو
باورم نميشه اون مرده
باورم نميشه چي گفتي
-چرا تو تابوت شنا نکردي؟
من غمگين هستم ، اين يک فقدان بزرگ هستش
آقا و خانم سوبل
من مامور ميلر هستم
اف . بي . آي
-تمايل داريم چند تا سوال ازتون بکنيم
ما تازه از مراسم دفن اومديم
ميدونيم زمان سختي براي شما هستش
حتما ، بشينيد
-در مورد پدرتون متاسفم
خيلي خيلي سخته
منظورم همون موضوعي که بين همه ي پدرها و پسرها هستش
مرد خيلي خون گرمي نبود
-بن
براي امروز کافيه
باشه ، ميخوام بگم که اون حتي پاهاي خوبي داشت
دکتر سوبل ، شما امروز صبح يک تماس از طرف پل ويتي دريافت کرديد
چرا دوست داري بگي که من يک تماس از طرف پل ويتي داشتم؟
براي اينکه ما تمام تلفن هاي همراه رو کلمه به کلمه کنترل مي کنيم
پس بله ، من اين تماس رو داشتم
timberlake.iamlegend@yahoo.com
that Tony Cisco got popped?
-چي سخته که نمي فهمي؟
-باشه من ميخرمش
کي؟ بهم بگو
-يالا ، سيزر
-باشه پل
قصد بي احترامي نداشتم
-ولگردها
ميرم بخوابم
-شب بخير
-سيزر کوچک
-دارن من رو منتقل مي کنن
-نه خودم
-نميدونم
-حتما
قبل از اينکه اخطار بدن جواب بده
-حدس بزن کيه ؟
-چي؟
-من سه تا پيغام لعنتي برات گذاشتم
-الان زمان خوبي نيست
من الان تو جهنم افتادم
-الان واقعا زمان خوبي نيست ، پدرم مرده
-ديگه بهم زنگ نزن
-اونا سعي دارن من رو بکشن
يک چيزي رو بهت نشون بدم
-ممنون
و غم و اندوه جريان داره
متاسفم ، خانه دارتون اجازه داد بيايم تو
و ايشون مامور مخصوص کرون هستن
-ميتونم بپرسم در چه مورد؟
تنها چند دقيقه طول مي کشه
-خيلي ممنون
به طور وحشتناک دلم براش تنگ ميشه
-بله؟